پرش به محتوا

نای

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • [نای]

اسم

[ویرایش]

نای

  1. یا نی ساز بادی، نای‌رویینه‌خم، نوع جنگی نی در میدان کارزار.
    سپهبد بزد نای و رویینه خم ..... خروش آمد و ناله گاودم
  2. گلو، حلقوم.
  3. لوله‌ای غضروفی که از گلو به پایین جلوی مری قرار دارد و هوا را به شش‌ها می‌رساند.
  4. همچنین نای نام روستائی باستانی در استان خراسان رضوی و در ۲۵ کیلومتری شرق شهر کاشمر. نای شکل دیگر واژه نی می‌باشد، گویا در گذشته در این مکان نیزاری وجود داشته‌است.


ریشه‌شناسی ۲

[ویرایش]
  • عربی
  1. نأی
  2. دوری، جدایی.

منابع

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه