نای
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- [نای]
اسم
[ویرایش]نای
- یا نی ساز بادی، نایرویینهخم، نوع جنگی نی در میدان کارزار.
- سپهبد بزد نای و رویینه خم ..... خروش آمد و ناله گاودم
- گلو، حلقوم.
- لولهای غضروفی که از گلو به پایین جلوی مری قرار دارد و هوا را به ششها میرساند.
- همچنین نای نام روستائی باستانی در استان خراسان رضوی و در ۲۵ کیلومتری شرق شهر کاشمر. نای شکل دیگر واژه نی میباشد، گویا در گذشته در این مکان نیزاری وجود داشتهاست.
ریشهشناسی ۲
[ویرایش]- عربی
- نأی
- دوری، جدایی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه. ISBN 964-5566-35-5
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|