نشو
ظاهر
(نَ)
فارسی
[ویرایش]نِشوْ :(nesho) در گویش گنابادی یعنی نشان ، اثر ، نشان دادن ، اشاره ، انتخاب
نَشُوْ :(nashow) در گویش گنابادی یعنی کثیف ، شسته نشده ، آلوده ، بدون نظافت
ریشهشناسی
[ویرایش]نشأ (اِم
صفت
[ویرایش]- نگاه کنید نشوء.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(نُ)
صفت
[ویرایش]- نسو: صاف و هموار و نرم و لغزنده. م
قید
[ویرایش]- خشن، درشت.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
عربی
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- uncompromising