نعلبکی
ظاهر
فارسی
[ویرایش](نَ بَ)
ریشهشناسی
دکتر کزازی در مورد واژه ی " نعل" می نویسد : ( ( نعل ریخت تازی شده ی نال است به معنی نی ، به همان سان که " نعلین " نازی شده ی " نالین است و در بنیاد ، به معنی پای افزار ی است که از نال ساخته شده است . اما چرا پاره آهنی را که بر سم ستور می کوبند ، نال یا نعل نامیده اند ؟ این نکته ای است که بر من روشن نیست . ) )
( ( خروشی برآمد ز آتشکده،
که:" بر تخت اگر شاه باشد دده، ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 318. )
اسم
[ویرایش]- ظرفی کوچک و پهن و کمی گود که زیر فنجان یا استکان میگذارند.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- saucer