ها
ظاهر
فارسی
[ویرایش]حرف جمع
[ویرایش]- پس از اسم برای بیان چندین میآید (در نگارش به صورت پسوند هم استفاده میشود که بهشکل محکم خوانده میشود):
- تاکنون سفرها (سفر ها، چند سفر) رفتهام.
- شادیها (شادی ها، چند شادی) و غمها (غم ها، چند غم) تجربه کردهام.
- دهها (چند ده) جلد کتاب در حراجی فروشگاهاِ به حراج گذاشته شده بود.
قید
[ویرایش]ها
- قید استفهام:
- چه ها؟
- چطور ها؟
منبع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.ها (ناشمردنی)
- هر فصل از کتاب «یسنا»
- هوای بیرونآمده از ریه (بازدم)
منبع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
صوت
[ویرایش]- (عامیانه) تاکید:
- همه چیز گرانشده، ها!
- (عامیانه) آری، بلی (مقابل نه):
- - پس نان هم خریدی! - ها!
- (عامیانه) پرهیزیدن:
- سر کُمدم نروی، ها!
- (قدیم) آگاه باش
منبع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
عربی
[ویرایش]ضمیر
[ویرایش]- ضمیر مفرد غایب مؤنث به معنی «آن»، «او»، و «خویش»:
- فاطمه سلام اﷲ علیها
- دنیا و مافیها
منبع
[ویرایش]- فرهنگ لغت دهخدا