هجیر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- شاهنامه
آوایش
[ویرایش]- /هَ/جیر/
اسم خاص
[ویرایش]هجیر
- از شخصیتهای ایرانی شاهنامه و مرزبان یکی از مناطق مرزی بین ایران و توران.
- نگهبان دژ رزم دیده هجیر.....که با زور و دل بود با دار و گیر
- هجیر در جنگ دوازدهرخ با سپهرم هم نبرد شد و او را کشت.
زبان دیگر
[ویرایش]- عربی
صفت
[ویرایش]هُجَیر
- خوب، نیکو.
- گرمای نیمروز، گرمای سخت.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین