هفتمردان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /هَفت/مَردان/
اسم مرکب
[ویرایش]هفتمردان (تصوف)
- از مردان خدا که جهان هیچگاه از وجود آنان خالی نیست. ابدال.
- عده آنها را هفت، چهل، شصت، هفتاد، و سیصد گفتهاند. شاید با قبیلهمردان زمان پیش از پادشاهی ماد، هفتصد پیش از میلاد بیارتباط نباشد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن