همی

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • پهلوی

آوایش[ویرایش]

  • /هَمی/

پیشوند[ویرایش]

همی

  1. جزء پیشین فعل که برای استمراری یا التزامی کردن ان به کار می رفته است.
    سدیگر که گفتی که افراسیاب.....سپه را همی بگذراند ز آب (شاهنامه)
  2. پیشوندی است که بر سر فعل ماضی، مضارع و امر درآید: همی‌رو، همی‌رود، همی‌رفت.
  3. به جهت استمرار و امتداد در فعل آید و پیش یا پس از فعل قرار گیرد.
  4. در گویش گنابادی این، همین.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن