هو
ظاهر
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- نیاهندوایرانی
آوایش
[ویرایش]- /هو/
اسم
[ویرایش]هُو
- (عامیانه): صدا، آواز، فریاد.
- چرک، زرداب، زخم.
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
ضمیر
[ویرایش]هُوَ
- ضمیر مفرد مذکر غایب: او، آن.
- در نزد عرفا منظور خداوند.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین