هوای
فارسی
[ویرایش]ریشه شناسی
دکتر کزازی در مورد واژه ی " هوا" می نویسد : ( ( هوا در پهلوی در ریخت وای wāy و اندر وای andarwāy بکار می رفته است. "وای" برآمده از وایوی اوستایی است که نام ایزد باد ، یکی از ایزدان نیرومند زرتشتی است. چنان می نماید که "وای "در پارسی چونان واژه ی نفرین بر جا مانده باشد آنگاه که نمونه را گفته می شود:" وای بر تو ! "می تواند بود که کاربردی باشد بازمانده از باور شناسی زرتشتی که در آن، بدین گونه ایزد" وای " یا "باد" را به ستیزه و ناسا زی با بداندیش و بدخواه فرامی خوانده اند. واژه ی دیگر " اندر وای" با همین ریخت و نیز در ریخت "در وا" ، در پارسی ، در معنی آویخته و نگون سار به کار برده می شود. هوا می تواند بود که ریختی از " وایو " و " وای " در اوستایی و پهلوی باشد. ) )
( ( زفرّش جهان شد چو باغ بهار ؛
هوا پر ز ابر و زمین پرنگار. ) )
( نامه ی باستان ، جلد اول ، میر جلال الدین کزازی ، 1385، ص 226. )
به نظر می رسد واژه " هوا " که در پهلوی در ریخت " وای " بکار می رفته است با واژه انگلیسی weather به معنی آب و هوا و واژه وایو اوستایی با واژه هندی वायु ( vaayu ) قابل سنجش باشد.
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- swelter
- self will
- passion
- drippy
- warm front
- twilight
- torchlight
- outdoor
- out of doors
- out of door
- open air
- lower
- lour
- free living
- fair weather
- effluvium
- dusk
- storm door
- sensualist
- self abandoned
- acclimatization
- swim bladder
- smog
- sensualize
- surfboat
- acclimate
- acclimatation
- liquid air
- endemic
- pneumaticity
- acclimatize
- williwaw
- serenade
- stationary front
- pressurize
- iceneedle
- indian summer
- frontogenesis