ورق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]
ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /وَرَق/
اسم
[ویرایش]ورق
- برگ، برگ کاغذ، برگ درخت. مفردِ اوراق.
- واحد شمارش قطعات کاغذ.
- واحد شمارش برگهای کتاب.
- (مواد): صفحه فلزی نازک معمولاً با پهنا و طول استاندارد.
- (بازی): مجموعه ۵۲ یا ۵۴ کارت مستطیل شکل و طرحدار که برای ورقبازی کردن بکار میرود.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین