وژدان
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
ریشهشناسی
واژه وژدان اگر ساختار اوستایی ویج - دئنَ به وِجدان دربربگیریم آن به چم وجدان بنیادین ( اصلی ) و فرمان درونی بنیادین خواهد شد.
बीज n. bija ( vija ) origin
نظر محمد رضا نظری دارکولی درباره ریشه س واژه ی وجدان:
“ریشه ی واژه ی ”وجدان” در زبان لکی.
وجدان در زمان پیش از اوستا ”وژزان” بوده است.
وج = وژ ( wež ) به چم فارسی “خود”
دان نیز پیش از اوستا ”زان” بوده است، به چم دانش”.
وجدان = وژزان
وژزان = خوددان یا دانش درونی خود. ”
ظاهراً جزء نخست را که وژ ( خود ) باشد درست دریافته است ولی نه جزء دوم را که از ریشه ی دئنَ ( وجدان ) است: چون در واژه ی لکی وژدان ( وجدان ) وژ ( از ریشه سانسکریتی vijAvan ) به چم خود است که هنوز در زبان لکی کاربرد دارم و ضمایر تاکیدی این زبان است و واژه ی دئن مانند دَئنا در فرهنگ واژگان اوستایی احسان بهرامی به چم فرمان دینی، کیش، وجدان و فرمان درونی آمده است و دَئنا در نسک های پهلوی مانند همزاد انسان در جهان دیگر پس از مرگ نمایان شده است. بر این پایه هم وژدان/وجدان، نهاد خودآگاه خود انسان و یا همان وجدان بنیادین خود انسان می چمد.
اسم
[ویرایش]خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.وژدان (جمع وژدانها)
- منابع.
- فرهنگ واژه های اوستا
- واژگان اوستایی احسان بهرامی
- فرهنگِ سَنسکریت - فارسی
برگردان
[ویرایش]
|