نتایج جستجو

نمایش نتایج بریده. نتیجه‌ای برای برذعه یافت نشد.
فارسی:

نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)
  • (بُ دِ) قطع کرده، جدا شده. شکافته شده. زخم شده. ختنه شده. خسته و ناتوان شده. فرهنگ لغت معین انگلیسی cut uncut slash premorse gasp edge notched dissevere...
    ۶۰۲ بایت (۳۹ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۲۸
  • [حمل‌ونقل ریلی] ریلی که طول مشخصی از انتهای آن بریده شده است و در سمت داخلی قوس‏های تند کار گذاشته می‏شود. «ریل بریده» هم‌ارزِ «make up rail, shortened rail»؛...
    ۴۵۴ بایت (۵۶ واژه) - ‏۶ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۷:۴۲
  • نفس بریده...
    ۱۳۰ بایت (۲ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۷:۲۳
  • (ذَ) عربی گلو بریده، سر بریده. فرهنگ لغت معین ‍‍==عربی==رده:صفت‌های عربی]]...
    ۲۱۹ بایت (۱۳ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۲:۰۳
  • آبگوشت سبزیجات بریده شده...
    ۱۶۲ بایت (۴ واژه) - ‏۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۴:۰۶
  • فارسی [بُرید] برید (بُرید): بریده شدن، بریده بودن با شئ تیز، زخم برداشتن. (بَرید): چیزی یا کسی را همراه بردن، حامل کسی یا چیزی بودن. بَرید پست، پیک، چاپار...
    ۶۶۴ بایت (۳۰ واژه) - ‏۱۱ فوریهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۵:۲۸
  • (اَ تَ) عربی دم بریده. ناقص، ناتمام. بی فرزند. فرهنگ لغت معین ناقص، دم بریده انگلیسی truncation...
    ۳۸۹ بایت (۱۷ واژه) - ‏۴ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۰۰:۰۴
  • از جریان اصلی غربی جدا می‌شود و در استواسوی جریان قرار می‌گیرد. «کم‏فشار بریده» هم‌ارزِ «cut-off low»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر...
    ۴۷۴ بایت (۵۸ واژه) - ‏۷ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۶:۵۴
  • از جریان اصلی غربی جدا می‌شود و در قطب سوی جریان قرار می‌گیرد. «پرفشار بریده» هم‌ارزِ «cut-off high»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر حسن حبیبی، دفتر...
    ۴۶۷ بایت (۵۹ واژه) - ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۵:۳۹
  • مقادیر بزرگ‌تر یا کوچک‌تر از مقداری معین از تکیه‌گاه یک توزیع مفروض. «توزیع بریده» هم‌ارزِ «truncated distribution»؛ منبع: گروه واژه‌گزینی و زیر نظر غلامعلی...
    ۴۳۲ بایت (۵۰ واژه) - ‏۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۸:۱۳
  • (بَ نَ) حیوان دم بریده. فرهنگ لغت معین...
    ۱۵۷ بایت (۸ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۶
  • با حاشیۀ شانه‌ای بریده یا شکافته و فرورفتگی‌ها و لَپ‌های باریک یا نوک‌تیز که تقسیمات آن تا نیمه یا اندکی بیشتر ادامه داشته باشد. «بریده‌شانه‌ای» هم‌ارزِ...
    ۵۶۹ بایت (۶۱ واژه) - ‏۴ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۱:۱۶
  • قسمتی ازکتاب یاروزنامه که بریده شده scrap (سوم شخص مفرد حال ساده scrap، حال استمراری p، گذشته ساده و گذشته استمراری ing) ترجمه‌ها...
    ۳۲۶ بایت (۲۳ واژه) - ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۰، ساعت ۱۳:۴۸
  • (مَ) عربی (اِمف.) بینی بریده. فرهنگ لغت معین...
    ۱۶۹ بایت (۸ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۴۳
  • (مَ) عربی دروغگو. زبان - بریده. فرهنگ لغت معین...
    ۲۰۴ بایت (۸ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۳
  • (اَ لَ) عربی گوش بریده. فرهنگ لغت معین...
    ۱۸۹ بایت (۸ واژه) - ‏۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۰۱
  • (مُ لِ) عربی مثلة گوش و بینی بریده شده. فرهنگ لغت معین...
    ۲۱۹ بایت (۱۲ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۴۱
  • (مَ) عربی (اِمف.) شکسته و بریده شده. فرهنگ لغت معین...
    ۱۸۱ بایت (۱۰ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۰
  • آستینی که همراه با تنه به صورت یکپارچه بریده می‌شود. آستین سرخود. دارای آستین بدون حلقه که به صورت یکپارچه بریده و دوخته شده‌. خودسر، به اختیار و خواست...
    ۶۶۹ بایت (۴۳ واژه) - ‏۴ فوریهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۰۹:۲۳
  • (مُ حَ س) (اِ بریده شونده. فرهنگ لغت معین...
    ۱۴۴ بایت (۹ واژه) - ‏۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۳۹
نمایش (۲۰تای قبلی | ) (۲۰ | ۵۰ | ۱۰۰ | ۲۵۰ | ۵۰۰)