نتایج جستجو
صفحهٔ «بی تشریفات» را در این ویکی بسازید! الگوهای پیشساختهٔ سرواژه ممکن است در ورود لغتها به شما کمک کنند:
فارسی: |
- رسوم خاص در پذیراییهای مهم و رسمی تشریفات شامل تشریفات تولد و بادکنک آرایی و تشریفات عقد و یا حتی برای عزاداری تشریفات ترحیم برگزار میشود فرهنگ لغت معین...۹۳۵ بایت (۶۴ واژه) - ۱۶ ژانویهٔ ۲۰۲۴، ساعت ۱۳:۲۲
- بی تشریفات...۱۳۷ بایت (۲ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۵۶
- آئین تشریفات...۱۴۱ بایت (۲ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۰:۱۶
- مهمانها، بهویژه از فرودگاه به مهمانخانه یا بهعکس، با خودروهای تشریفات. «خدمات خودروِ تشریفات» همارزِ «limousine service»؛ منبع: گروه واژهگزینی و زیر نظر...۴۹۹ بایت (۵۲ واژه) - ۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۱۹
- (~. جِ) رییس تشریفات دربار. فرهنگ لغت معین...۱۸۰ بایت (۷ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۲۲
- (~.) عربی(ح تشریفات اداری، فرمالیته. فرهنگ لغت معین...۲۶۴ بایت (۸ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۳۱
- (نِ) ترکی ادارة تشریفات سلطنتی. فرهنگ لغت معین...۲۳۴ بایت (۸ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۴۲
- (اِ کِ) فرانسوی برچسب. رسوم، تشریفات. فرهنگ لغت معین انگلیسی tally label tag...۳۰۴ بایت (۱۳ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۰:۱۹
- (~.) عربی صاحب منصب، صاحب مقام، مأمور تشریفات. فرهنگ لغت معین...۲۶۴ بایت (۱۰ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۵۸
- (~.) مجازاً: زیاده روی در تشریفات اداری که باعث پیچیدگی و کندی جریان کارها میشود. فرهنگ لغت معین...۲۶۳ بایت (۱۷ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۳۷
- قضایی یا رسوایی مطبوعاتی، که درطی آن پایگاه فرد در اجتماع تنزل یابد. «تشریفات تنزل پایگاه» همارزِ «status degradation ceremony»؛ منبع: گروه واژهگزینی...۴۸۹ بایت (۵۳ واژه) - ۵ سپتامبر ۲۰۱۶، ساعت ۰۵:۱۸
- (رُ کْ) فرانسوی معتقد به مقررات و تشریفات ادا دارای شغلی در دستگاه ادا فرهنگ لغت معین...۳۱۵ بایت (۱۷ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۲
- (دَ گَ نَ) نوعی چماق زرین که در زمان صفویه و قاجاریه، مأمورین تشریفات به دست میگرفتند. فرهنگ لغت معین...۲۷۴ بایت (۲۰ واژه) - ۹ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۰۱:۵۹
- مغان شاهنامه /موبَد/آن/ موبدان جمع کلمه موبد، طبقه یا قبیلهای که وظایف تشریفات دینی را در دربار، آتشکده و جامعه بر عهده داشتند؛ اما انتساب آنها به کیش...۱ کیلوبایت (۵۳ واژه) - ۱۹ فوریهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۱۸
- متداول، مرسوم، سنت. شیوه، روش. کردار. قاعده، قانون. سامان، اسباب. زیب، زینت. فر، شکوه. مذهب، کیش. تشریفات. طبیعت، نهاد، فطرت. شهرآرای، جشن. فرهنگ لغت معین...۷۱۷ بایت (۳۰ واژه) - ۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۲۳:۳۱
- /آجُودان/حضور/ آجودانحضور (دیوانی): از مناصب درباری دوره قاجار، صاحبمنصب حاضر در مراسم و تشریفات. آجودان، آجودانی، آجودان باشی، آجودان خلوت فرهنگ بزرگ سخن...۶۱۳ بایت (۲۵ واژه) - ۱۷ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۰:۰۲
- فارسی /آداب/دان آدابدان واقف به آداب و رسوم و قواعد امور بویژه تشریفات و راه و رسم معاشرت، نشست و برخاست و مانند آنها. از جوانهای آدابدان بودم.«مستوفی»...۵۷۵ بایت (۳۳ واژه) - ۲۵ دسامبر ۲۰۲۳، ساعت ۰۶:۲۳
- ایتالیایی burocrazia...۹۷ بایت (۲ واژه) - ۱۸ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۰۰
- (اُ لَ) فرانسوی مسابقات و ورزشها و بازیهایی که هر چهار سال یک بار با تشریفات خاصی در یونان قدیم انجام میشد. از سال ۱۸۹۶ م. این مسابقات مجدداً معمول...۶۲۴ بایت (۴۵ واژه) - ۸ نوامبر ۲۰۱۲، ساعت ۲۱:۱۷
- (فِ) فرانسوی کت دنباله دار سیاه رنگ بلندی که در تشریفات و مراسم رسمی میپوشند. فرهنگ لغت معین (فُ) پشت، ظهر. مق رو. هیز، مخنث. پلید، پلشت. فرهنگ لغت معین...۵۷۰ بایت (۳۴ واژه) - ۳ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۲:۰۶