نتایج جستجو

فرانسوی /آبونِه/ آبونه حق اشتراک، حق دریافت، مشترک روزنامه یا مجله و مانند آن. شخص حقیقی یا حقوقی که با پرداخت وجهی از خدمات خاصی استفاده کند، مشترک. (فره)...

حقی است برای شخص به تبعیت از ملک خود در ملک شخص دیگر برای استفاده بردن کامل از ملک خویش، مانند: حق مجری، حق پنجره، حق ناودان و غیره. فرهنگ لغت معین...

turn. یک سرگیجهٔ مسخره داشتم. دگرگونی در خو یا حال و هوا تلافی یا کاری که در حق کس دیگری انجام شود (نیکو یا ناپسند) One good turn deserves another. کار نیکو...

فارسی /آبونه/کردن/ آبونه‌کردن کسی را دارای حق دریافت منظم یا استفاده از چیزی کردن با پرداخت مبلغی. آبونه، آبونه‌شدن فرهنگ بزرگ سخن...

حوزه: [مهندسی منابع طبیعی- محیط‌زیست و جنگل] اشخاص حقیقی یا حقوقی که حق استفاده از کلیۀ مواهب جنگل را دارند. «صاحب‏امتیاز جنگل» هم‌ارزِ «forest concessionaire»؛...

حوزه: [مهندسی مخابرات] همۀ پایانه‌ها یا تلفن‌هایی که از حق یکسان استفاده از رایانه یا شبکه یا سامانۀ ارتباطات تلفنی برخوردار هستند. «گروه دسترسی» هم‌ارزِ...

حوزه: [عمومی] قراردادی که براساس آن واسپارنده با تأمین مالی حق استفاده از یک دارایی را در اختیار واپذیرنده می‌گذارد و او مختار است در پایان دورۀ قرارداد...

حوزه: [مهندسی منابع طبیعی- محیط‌زیست و جنگل] حق استفاده از کلیۀ مواهب جنگل، شامل برداشت چوب و فراورده‏های غیرچوبی و استفاده‏های دیگر از قبیل استحصال آب...

(کَ) ریشه شناسی اوستایی در اصطلاح زرتشتیان، کسی که گوش دارد ولی کلام حق را نمی‌شنود. کسانی که پیام زردشت را نمی‌شنیدند و نمی‌پذیرفتند. «کَرَپان» یا «کرپن»،...