turn
انگلیسی[ویرایش]
![]() |
ویکیپدیا مقالهای دربارهٔ تراشکاری دارد |
ریشهشناسی[ویرایش]
گرفته شده از واژهٔ turnen در انگلیسی میانه، از turnian و tyrnan در انگلیسی باستان به معنی گرداندان، چرخاندن، از torner در فرانسوی باستان و هر دو گرفته شده از واژهٔ لاتین tornāre، آمده از واژهٔ τόρνος در یونانی باستان به معنی ابزاری برای کشیدن دایره. معنی واژهٔ throw را ببینید.
آوایش[ویرایش]
- (UK) آیپا: /tɜːn/, X-SAMPA: /t3:n/
- (US) آوا-ان: tûrn, آیپا: /tɝn/, X-SAMPA: /t3`n/
خطای لوآ در پودمان:utilities در خط 101: The language code "en-us-turn.ogg" is not valid..noicon (پرونده) - پساوند انگلیسی:-ɜː(r)
- n|-ɜː(r)
- n
- همآوا: tern
فعل[ویرایش]
turn (سوم شخص مفرد حال ساده turns، حال استمراری turning، گذشته ساده و گذشته استمراری turned)
- (فعل لازم) گردش یک جسم یا شخص پیرامون محوری که از خود آن رد میشود، گردش به صورت درجا.
- the Earth turns
- گردش زمین به دور خودش
- the Earth turns
- (با مفعول)
- .
- Turn the knob clockwise.
- دستگیره را ساعتگرد بچرخان
- Turn the knob clockwise.
- (فعل لازم) تغییر در مسیر جابجایی، پیچش (در مسیر جابجایی)
- .
- Turn right here.
- همین جا بپیچ
- Turn right here.
- (با مفعول)
جای دادن چیزی با تاه کردن آن (یک یا چند لایه تاه کردن چیزی)
- .
- Turn the bed covers.
- (با مفعول)
شدن (آغاز به چیزی شدن)
- .
- The leaves turn brown in autumn.
- برگها در پاییز قهوهای میشود.
- When I asked him for the money, he turned nasty.
- هنگامی که به او دربارهٔ پول گفتم، (رفتار و گفتارش)
- The leaves turn brown in autumn.
- بی ادبانه شد.
- (فعل لازم) دگرگون ساختن، چیزی را از ریشه تغییر دادن.
- Midas made everything turn to gold.
- (شاه)
- Midas made everything turn to gold.
- میداس همه چیز را به طلا تبدیل میکرد.
- He turned into a monster every full moon.
- هرگاه قرص ماه کامل بود او به یک هیولا تبدیل میشد.
- He turned into a monster every full moon.
- تبدیل چیزی یا موقعیتی به خلاف روند معمول یا مورد انتظار (خلاف جریان)
- ، طغیان کردن
- The prisoners turned on the warden.
- زندانیها نگهبان شده بودند
- The prisoners turned on the warden.
- گشت در برابر ماشین تراش، شکل دادن به چیزی با چرخاندن آن به دور خودش در برابر یک ابزار تراش و تماسهای اندک با این ابزار.
- She turned the table legs with care and precision.
- او پایههای میز را به دقت تراش داد.
- She turned the table legs with care and precision.
- (فعل لازم) ترش شدن یا خراب شدن چیزی، بد شدن.
- This milk has turned; it smells awful.
- شیر ترش شده، بوی بدی میدهد.
- This milk has turned; it smells awful.
- (بدون مفعول، درختان)
تغییر رنگ برگ گیاهان در پاییز.
- The hillside behind our house isn't generally much to look at, but once all the trees turn it's gorgeous.
- تپهٔ پشت خانهٔ ما در مجموع چیز زیادی برای تماشا ندارد اما هنگامی که برگ درختان زرد میشود، زیبا میشود.
- The hillside behind our house isn't generally much to look at, but once all the trees turn it's gorgeous.
- (بیشتر همراه با over)
کامل کردن، تمام کردن.
- They say they can turn the parts in two days.
- آنها میگویند میتوانند بخشها را در دو روز تمام کنند.
- They say they can turn the parts in two days.
- (بازی کریکت، با مفعول)
برای کسی که توپ را دارد، پرتاب توپ به صورت کج (یک وری)
- (بدون کاربرد)
- تغییر رویکرد، تغییر در روش کار.
- And they made a calfe in those dayes, and offered sacrifice unto the ymage, and reioysed in the workes of theyr awne hondes. Then God turned himsilfe, and gave them up [...].
- (فعل لازم) دگرگونی در شخصیت، مانند آنکه فرد از یک انسان خوب به یک انسان بد تبدیل شود (و برعکس)
- .
هممعنی[ویرایش]
- (گردش به دور خود)
- (تغییر راستا یا سو)
- (تغییر مسیر جابجایی، پیچیدن)
- (شدن)
- (طغیان، شورش)
- (تراش کاری)
- (خراب شدن)
- (کامل کردن)
عبارتهای گرفته شده[ویرایش]
|
برگردان در دیگر زبانها[ویرایش]
, պտտվել (pttvel)
فارسی[ویرایش]ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
|
, պտտել (pttel) ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
, κλείνω (el) (kleíno) (for age) ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
|
|
|
, прокисвам (prokisvam) |
ریشهشناسی[ویرایش]
|
اسم[ویرایش]
turn (جمع turns)

- تغییر راستا یا سو، پیچش، پیچ
- Give the handle a turn, then pull it.
- یک پیچ به دستگیره بده سپس آن را بکش
- Give the handle a turn, then pull it.
- قرقره، گردش یک جسم به دور محور خودش، پیچیدن یک جسم به دور خودش
- یک حلقه سیمپیچ یا فنر.
- نوبت
- They took turns playing with the new toy.
- آنها برای بازی با اسباب بازی تازه، نوبت گذاشتند.
- They took turns playing with the new toy.
- یک دور در موسیقی که بیشتر با ~ نمایش داده میشود، ساخته شده از: نت بالای نت در نظرگرفته شده، خود نت و نت پایین نت در نظر گرفته و دوباره خود نت.
- همچنین turnaround: بازهٔ مورد نیاز برای تمام کردن یک پروژه.
- They quote a three-day turn on parts like those.
- آنها میگویند برای تمام کردن بخشهایی مانند آن یک بازهٔ سه روزه لازم است.
- They quote a three-day turn on parts like those.
- سرگیجه
- I've had a funny turn.
- یک سرگیجهٔ مسخره داشتم.
- I've had a funny turn.
- دگرگونی در خو یا حال و هوا
- تلافی یا کاری که در حق کس دیگری انجام شود (نیکو یا ناپسند)
- One good turn deserves another.
- کار نیکو شایستهٔ دیگری است.
- I felt that the man was of a vindictive nature, and would do me an evil turn if he found the opportunity...
- احساس کردم که آن مرد بسیار کینه جو است و اگر فرصتش را پیدا کند بلایی بر سر من خواهد آورد. (یک عمل شیطانی با من خواهد کرد)
- One good turn deserves another.
- (بند یا طناب)
- عبور از میانه یا پشت چیزی
- ویژگی، شخصیت، ذات
- the man who had been chosen to accompany him was of a talkative turn
- مردی که برگزیده شده بود تا او را همراهی کند، شخص بسیار پرحرفی بود.
- the man who had been chosen to accompany him was of a talkative turn
هممعنی[ویرایش]
- (گردش کامل به دور خود)
360° turn و complete rotation و complete turn و full rotation و full turn
- (نوبت)
- (نوبت یا حرکت در بازی)
- (سرگیجه)
dizziness, dizzy spell, giddiness
- (تغییر در آداب یا رفتار)
عبارتهای گرفته شده[ویرایش]
برگردان در دیگر زبانها[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
|
ریشهشناسی[ویرایش]
|
|
|
|
|
|
|
|
عبارتهای گرفته شده[ویرایش]
همچنین ببینید[ویرایش]
همخانواده[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- [[{{is]] و decl
ریشهشناسی[ویرایش]
- [[* آیپا: /tʉːɳ/، langno, {{X]] و /t}:r`/|langno}}
- پساوند نروژى:-ʉːɳ|-ʉːɳ
turn مذکر (معلوم مفرد turnen، ناشمردنی)
ریشهشناسی[ویرایش]
- [[{{ro]] و noun
هممعنی[ویرایش]
- (مهرهٔ رخ:)
هلندی[ویرایش]
فعل[ویرایش]
- turn
- اول شخص مفرد حال از turnen
همخانواده[ویرایش]
ایسلندی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
گرفته شده از واژهٔ لاتین turris به معنی برج، قلعه هم ریشه با واژهٔ دانمارکی tårn و آلمانی Turm. نخستین بار در سدههای ۱۲ یا ۱۳ میلادی کاربرد این واژه دیده شدهاست.
آوایش[ویرایش]
- آیپا: /tʰʏrtn/
- پساوند ايسلندى:-ʏrtn|-ʏrtn
اسم[ویرایش]
- turn مذکر
صرف واژه[ویرایش]
نروژی[ویرایش]
آوایش[ویرایش]
رومانیایی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
گرفته شده از واژهٔ آلمانی Turm و واژهٔ لاتین turris.
آوایش[ویرایش]
- آیپا: [turn]
اسم[ویرایش]
turn اسم (جمع turnuri)
صرف اسم[ویرایش]
- صفحههای دارای خطاهای اسکریپتی
- صفحههای دارای پیوند خراب به پرونده
- Language code missing/homophones
- بنواژههای انگلیسی
- فعلهای انگلیسی
- پیوندهای قرمز فنلاندی
- پیوندهای قرمز فنلاندی/t+
- پیوندهای قرمز پرتغالی
- پیوندهای قرمز پرتغالی/t+
- Terms with manual transliterations different from the automated ones
- Terms with manual transliterations different from the automated ones/ru
- پیوندهای قرمز روسی
- پیوندهای قرمز روسی/t+
- پیوندهای قرمز روسی/t
- پیوندهای قرمز اسپانیایی
- پیوندهای قرمز اسپانیایی/t+
- پیوندهای قرمز تلوگو
- پیوندهای قرمز تلوگو/t
- پیوندهای قرمز پرتغالی/t
- Terms with redundant transliterations
- Terms with redundant transliterations/yi
- Terms with redundant transliterations/bg
- پیوندهای قرمز دانمارکی
- پیوندهای قرمز دانمارکی/t
- Terms with redundant transliterations/el
- پیوندهای قرمز ایتالیایی
- پیوندهای قرمز ایتالیایی/t+
- Terms with manual transliterations different from the automated ones/te
- پیوندهای قرمز ایتالیایی/t
- انگلیسی:کریکت
- هزار واژه پایهای انگلیسی
- عبارتهای انگلیسی گرفته شده از یونانی باستان
- واژههای انگلیسی گرفته شده از لاتین
- واژههای انگلیسی گرفته شده از فرانسه باستان
- عبارتهای انگلیسی گرفته شده از انگلیسی باستان
- واژههای انگلیسی گرفته شده از انگلیسی میانه
- عبارتهای انگلیسی گرفته شده از نیازبانهای هند و اروپایی
- اسمهای انگلیسی
- اسمهای شمارشپذیر انگلیسی
- head tracking/no lang category
- Terms with redundant transliterations/hi
- Template parameters needing attention
- Terms with manual transliterations different from the automated ones/hy
- پیوندهای قرمز اسپانیایی/t
- پیوندهای قرمز فنلاندی/t
- عبارتهای رومانیایی گرفته شده از آلمانی
- عبارتهای رومانیایی گرفته شده از لاتین
- رومانیایی:شطرنج
- اسمهای رومانیایی