نتایج جستجو

مراجعت کننده...

(~. گَ دَ) مراجعت کردن. تغییر یافتن. واژگون شدن. فرهنگ لغت معین...

فارسی /بر/گشتن/ برگشتن رجعت کردن، منصرف شدن، تغییر یافتن، واژگون شدن. مراجعت کردن. برگشت، برگشتی –––– ترجمه‌ها فرهنگ لغت معین...

(~. وَ دَ) مراجعت دادن، برگرداندن چیزی. فرهنگ لغت معین...

(گَ) (اِم مراجعت، بازگشت. فرهنگ لغت معین ‎[[رده:الگو:ها]] [[رده:الگو:های ]]...

(گَ) پناه، پناهگاه. فرهنگ لغت معین (~.) (م اِم بازگشت، مراجعت. فرهنگ لغت معین انگلیسی revolution revolutionist...

(اِ ص ِ) عربی بازگشتن، مراجعت کردن. باز ماندن. از عقیدة خود برگشتن. فرهنگ لغت معین انگلیسی relinquishment put off lapse dissuasion determent absolution...

/آشِ/رِشته/پَزان/ آش‌رشته‌پزان مراسم پختن آش‌رشته و خوردنِ آن به مناسبتی. پس از مراجعت بزرگان ... در آن روز در خانه‌اش آش‌رشته‌پزان بوده. «شهری» فرهنگ بزرگ سخن...

گردیدن. تغییر کردن. شدن. جستجو کردن. گردش، سیر کردن. چرخیدن، دور زدن. مراجعت کردن. جنگ کردن، مبارزه کردن، انتقال یافتن، رسیدن. زایل شدن، غروب کردن. فرهنگ لغت...

،گزارش دادن ،گزارش رسمى ،بازده ،درامد،بازگشت ،برگشت ،برگرداندن ،برگشتن ،مراجعت کردن ،رجعت ،اعاده علوم مهندسى : کارکرد کامپيوتر : کليدReturn قانون ـ فقه :...

(گَ) (م برگشت از جایی، مراجعت. رجوع از آهنگی به آهنگ مناسب دیگر (موسیقی) فرهنگ لغت معین ک====برگردان‌ها==== ایتالیایی regresso انگلیسی return reference...

انگلیسی returnee return backwash homecoming...

از فعالیت‌ها و جاذبه‌ها و تسهیلات و خدماتی که گردشگر از زمان ترک منزل تا مراجعت از آنها استفاده می‌کند. «محصول گردشگری» هم‌ارزِ «tourist product»؛ منبع:...