ویکی‌واژه:سرواژه

از ویکی‌واژه

زبان[ویرایش]

سرواژه‌ها یا مدخل‌ها در ویکی واژه میتوانند به همهٔ زبان‌های رایج و یا کهن باشند.

واژه‌های زبان‌های ساخته بشر چون اسپرانتو که دارای واژگان خاص و دستور زبان مشخص هستند نیز میتوانند سرواژه باشند.

ساختن سرواژه به زبان‌های رمزی ای چون زرگری، مرغی که با اعمال یک قاعدهٔ آوایی بر روی واژه‌ها(تکرار هر سیلاب و جایگزینی همخوان بخش تکرار شده با ز در مورد زرگری) پدید می‌آیند، مجاز نمیباشد.اگرچه برای هر واژه میتوان معادل رمزی آن را نیز در بخشی از صفحه نوشت.


دبیره[ویرایش]

اگر زبانی وجود داشته باشد که دارای چند دبیره باشد همچون چینی و یا کردی نوشتن سرواژه‌ها در هر دو دبیره مجاز است اما بهتر است در بخش ترجمه پیوندی به همان واژه با دبیره دیگر آن داده شود و یا اینکه در زیربخش نویسه‌گردانی اینکار انجام شود.

نویسه ها[ویرایش]

از آنجا که هم اکنون برای نوشتن واژگان در کامپیوتر از سیستم کدینگ یونیکد استفاده میشودو شیوه این استاندارد بر قرار دادن دبیره‌های متشابه در یک رده‌است؛ در بسیاری موارد واژه‌ها دارای نویسه‌های مشابه اما دارای کد متفاوت هستند. در تبدیل اسناد مربوط به استانداردهای نوشتاری کامپیوتری قبل از یونیکد در بسیاری موارد اشتباهاتی در تبدیل کد نویسه‌ها به یونیکد میشود.

نگارش[ویرایش]

اگر واژه‌ای در یک دبیرهٔ مشخص از یک زبان دارای دو شیوهٔ نگارش باشد به شرط آنکه هر کدام دقیقا معنی دیگری را بدهند و کاملا با هم قابل جایگزینی باشند: الف:اگر هردو شیوه نگارش به اندازهٔ زیادی در منابعمورد استفاده قرار گرفته‌اند مانند color و colour در زبان انگلیسی آمریکایی و بریتانیایی بایستی هر دو صورت در دو سرواژه مجزا نوشته شوند.

ب:اگر یکی از شیوه‌های نگارش به نسبت زیادی بیشتر از شیوه دیگر در منابع چاپی مورد استفاده قرار گرفته باشد. بهتر است از واژه کم استفاده شده تر به دیگری تغییر مسیر ایجاد کرد.بطور مثال واژه‌های زنده گی و یا برده گی در فارسی نوشتاری شرق افغانستان به زندگی و بردگی که برای شرق نشینان افغانستان هم آنچنان نامانوس نیست تغییر مسیر داده شود.

گویش[ویرایش]

با وجودی که سرواژه‌های هر زبان باید با شیوهٔ نوشتن معیار آن زبان نوشته شوند اما ویکی واژه به عنوان یک واژه نامه عمومی جهانی هیچ محدودیتی در ثبت واژه‌ها در لهجه‌ها و گویش‌های محلی ندارد.یک واژه محلی میتواند تفاوت‌ها و شباهت‌هایی با معادل خود در زبان معیار داشته باشد.معمولا یک واژه محلی دارای یکی از ویژگی‌های زیر است. ۱-واژه محلی ای که کاملا با واژه معیار متفاوت است.مانند کوکوستو موسی کو تقی و یاکریم که همه به یک پرنده اشاره دارند. در چنین مواردی هر واژه باید در صفحه‌ای مجزا قرار گیرد و در بخش واژه‌های همگون به واژه‌های دیگر پیوند داده شود.

ممکن است در چنین مواردی واژهٔ محلی شیوهٔ نگارش مشخصی نداشته باشد و یا اینکه دارای آواهای محلی ای باشد که معادل دقیق در الفبای آن زبان نداشته باشد.در این موارد باید واژه توسط فردی که به گویش و زبان مورد اشاره آشنا است به نزدیکترین برابر در زبان مورد نظر نویسه گردانی شود و در بخش آوایش بوسیله نویسه‌های استاندارد آوایش واژه بطور دقیق بیاید.در این موارد میتوان از پرونده‌های صوتی نیز میتوان استفاده کرد.

نکته:واژه‌های مطرح شده در این بخش در بسیاری اوقات هم از نگاه معنی کاملا با هم یکسان نیستند بطور مثال دو واژه چغک (مصطلح در افغانستان و تمام نیمه شرقی ایران) و گنجشک (متداول در ایران) کاملا هم معنی نیستند بلکه هرکدام به گونه‌ای خاص از یک پرنده اشاره دارند.


۱-واژه محلی ای که آوایش دیگری از واژه معیار است. در این وضعیت دو حالت وجود دارد. الف :واژه محلی و واژه معیار دارای دو جور دیکته هستند مانند بهی در لهجهٔ هراتی که معادل به (میوه) در فارسی معیار میشود.

در این وضعیت میتوان به دو صورت عمل کرد.

اگر آوایش محلی مربوط به گویشوران اندکی نسبت به کل گویشواران آن زبان باشد بهتر است در صفحهٔ واژه معیار بدان آوایش با ذکر محل اشاره شود.همچنین میتوان صفحهٔ تغییر مسیری نیز برای آن به واژه معیار ساخت.بهتر است صفحهٔ تغییر مسیر در ردهٔ واژه‌های آن گویش یا لهجه قرار گیرد.

اگر آوایش محلی در بین نسبت خوبی از گویشوارن متداول است و یا که برای شرح آن نیاز با صفحه‌ای مجزا است صفحه‌ای برایش ساخته میشود که در آن با ذکر آوایش واژه با ذکر عبارت رجوع کنید به خواننده با به رفتن با واژه معیار دعوت می‌کند.

ب:واژه محلی و واژه معیار دارای دیکته‌ای یکسان هستند. در این وضعیت تنها کافیست در زیربخش آوایش تمام آوایش‌های محلی واژه را وارد کنیم.