پخمه
ظاهر
فارسی
[ویرایش](پَ مِ)
پِخْمَ :(pekhma) در گویش گنابادی یعنی ترسو ، کنایه از کسی که از سایه خودش هم میترسد و پِخْ کنند ممکن است غش کند. ِ
صفت
[ویرایش](عا.)
- ساده لوح، بی عرضه.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(پَ مِ)
پِخْمَ :(pekhma) در گویش گنابادی یعنی ترسو ، کنایه از کسی که از سایه خودش هم میترسد و پِخْ کنند ممکن است غش کند. ِ
(عا.)