پنام
(پَ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- پارچهای چهارگوشه که در دو گوشة آن دو بند دوزند و پیشوایان زرتشتی در وقت خواندن اوستا یا نزدیک شدن به آتش آن را بر روی خود بندند تا چیزهای مقدس از دم آنان آلوده نشود. پدام هم گویند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
اسم[ویرایش]
- پنام
- عایق و سقف است.
- پارچهای چهارگوش است که در دوگوشه آن دو بند میدوزند و زرتشتیان در هنگام خواندن اوستا یا نزدیک شدن به آتش روی دوش خود میاندازند.
- ابزارهایی که برای رفع چشمزخم استفاده میشود گفته میشود. (حرز، وقایه و …)
- پوشیده و پنهان
فعل[ویرایش]
- پنامیدن
- منع کردن
منابع[ویرایش]
- فرهنگ معین، حرف پ