پیرس

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت

اوستایی

  1. واژه های عربی زیر ریشه اوستایی دارند: فکر: Ava Kara ذکر: Adhiri Kara نکر: Ni Kara بکر: Aipi Kara سکر: Os kara شکر: Asha Kara مکر: Aiwi Kara حکر: Akh Kara عکر: A Kara وکر: Vi Kara پیرس: paarsitek

پیرس

لغت نامه دهخدا[ویرایش]

پیرس. [ رِ ] ( اِخ ) بندر معروف آتن بود که در آن چهارصد کشتی توقف میتوانست کرد. امروز پیرس بشهر جدیدی مبدل شده و دارای 21000 تن سکنه است. ( ترجمه تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ص 468 ).، پی رس. [ پ َ / پ ِ رَ ] ( نف مرکب ) آنکه از عقب و از پی رسد. آنکه از دنبال درآید و ملحق گردد.

فرهنگ فارسی[ویرایش]

بندر معروف آتن بود

( صفت ) آنکه از عقب و از پی رسد آنکه از دنبال آید و ملحق گردد.

فرهنگ عمید[ویرایش]

۱. آن که از پی برسد.

۲. آن که از دنبال آید و به دیگران ملحق شود، پی رسنده، ازپی رسنده.

گویش مازنی[ویرایش]

/peyres/ بلندشو – برخیز

دانشنامه عمومی[ویرایش]

پیرس ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:

• پیرس، آیداهو

• پیرس برازنان

wiki: پیرس


پیرس (دهانه). پیرس یک دهانه برخوردی در ماه است.

این دهانه ۱ دهانه اقماری دارد.

  1. منابع. https://abadis.ir/fatofa/%D9%BE%DB%8C%D8%B1%D8%B3/

برگردان[ویرایش]