پرش به محتوا

چشم

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /چَشم/---/چِشم/

اسم

[ویرایش]

چشم

  1. (جانوری): اندام حسی بینایی مهره داران و بعضی بی‌مهرگان؛
  2. عضو بینایی در انسان و حیوان، دیده.
  3. نگاه، نظر.
  4. (عامیانه): معمولاً هنگام قبول کاری یا خواهش شخصی بر زبان می‌آورند.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع اب کاربرخانم افسانه رضائی باکدملی 2064042873

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین