پرش به محتوا

blind

از ویکی‌واژه

آلمانی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

blind (برتر زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.، برترین am زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.)

  1. نابینا، کور

انگلیسی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.

  1. نابینا، کور
  2. تاریک
  3. ناپیدا
  4. بن‌بست

اسم

[ویرایش]

زمان مجاز برای اجرای اسکریپت‌ها منقضی شده است.

  1. پرده کرکره

انگلیسی باستان

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

blind

  1. نابینا، کور

هلندی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

blind

  1. نابینا، کور