چینه

از ویکی‌واژه
چینه‌های حصار یک قلعه (چینود)

فارسی[ویرایش]

ریشه ‌شناسی[ویرایش]

  • پهلوی

آوایش[ویرایش]

  • [چی/ نِه]

اسم[ویرایش]

چینه

  1. دیوار گلی، هر طبقه از دیوار گلی.
  2. دانه‌ای که مرغ از زمین برچیند و بخورد.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

ریشه شناسی ۲[ویرایش]

  • بهاری

چینع

  1. چیده، چیدن، به ردیف گل را پهلوی قرار دادن و به جلو رفتن تا ارتفاع مناسب حاصل گردد.
    ساخت دیوار چینه‌ای بطرزی بود که استاد با گِل یک ارتفاع سی‌سانتی را ایجاد و به پیش می‌رفت اگر دور کامل شد کار تعطیل می‌شد تا کمی دیوار صفت گردد فردا دوباره روی چینه قبلی یک ارتفاع سی‌سانتی قرار می‌داد و این کار تا بلندی مورد نظر ادامه می‌یافت.

برگردان‌ها[ویرایش]