پرش به محتوا

کاره

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • پارسی باستان

آوایش

[ویرایش]
  • /کارِه/

قید

[ویرایش]

کاره

  1. کاری، محکم یا ضربه محکم به زبان فارسی.
    از اصطلاحات کتیبه‌بیستون در زمان داریوش بزرگ، به معنی مردم سلحشور، جنگجو، سپاه، و یا قبیله تعبیر شده‌است‌.
  1. ناخوش، ناپسند.
  2. پشتواره، بسته کوچک از هیزم و علف.
  3. (صفت نسبی): مستعد، لایق کار.
  4. صاحب شغل و مقام.

مترداف‌ها

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]