کاشتن
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
محتویات
۱
فارسی
۱.۱
مصدر متعدی
۱.۱.۱
منابع
۱.۱.۲
برگردانها
۱.۲
فعل
۱.۳
فعل
فارسی
[
ویرایش
]
(تَ)
مصدر متعدی
[
ویرایش
]
زراعت کردن.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
برگردانها
[
ویرایش
]
ایتالیایی
فعل
[
ویرایش
]
coltivare
piantare
فعل
[
ویرایش
]
seminare
انگلیسی
seed
plant
insemination
inseminate
implantation
implant
husband
grow
dibber
tree
disseminate
dibble
till
farm
transplantable
intertill
interplant
citriculture
line out
رده
:
مصدر متعدی فارسی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدهاید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب کاربری
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
گویشها
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد پیوند این مقاله
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
دریافت بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
ᏣᎳᎩ
English
Français
Kurdî
Malagasy