کرگز
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
آوایش
[ویرایش]- /کَر/گَز/
اسم مرکب
[ویرایش]کرگز
- مترادف آرام و بیصدا گشتن در پیرامون بطوری اگر دو چشم نبیند، گوشها متوجه حضور نخواهند شد.
- کَر گَزین.
- ساکت قدم بزنید.
- کَر گَزین.
- احتمالا کرکس از این واژه اقتباس شده چون رفتار این پرنده هم ساکت و صبور در رصد کردن طعمه است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ شمس