پرش به محتوا

کِشان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌شناسی

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • [کِش/ آن]

جای نام

[ویرایش]

کشان

  1. آنطور که از شاهنامه برمیاد، موطن کاموس‌کشانی است ولی نمی‌توان آن را با کاشان امروزی و کاسیان هزاره دوم پ. م. همسان نگرفت.
    سر آمد به تو بر همه روز کین ..... نبینی زمین کشانی و چین
  2. کِشان یعنی کِش آمدن، طولانی شدن و در این مورد خاص سرزمینی که راه طولانی دارد و کاروان به این راحتی‌ها به آنجا نخواهد رسید.

منابع

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه