گال
ظاهر
فارسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]فریب، بازی (دادن)
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- آواز بلند، فریاد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]- نوعی ارزن، گاورس.
- پشگل گوسفند که به پشمهای زیر دنبه چسبیده و خشک شده باشد.
- غوزه و غلاف پنبه.
- نوعی بیماری پوستی.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
گال :(gal) در گویش گنابادی به عنکبوت گال میگویند.
- گال
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- scabies