گرده
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- /گَردِ/
اسم[ویرایش]
گَردهِ
- طرح یا تصویری که از طرح یا تصویر دیگر کپیه کنند.
- (قدیم): گردی که زنان برای بزک مورد استفاده قرار میدادند، پودر.
اسم[ویرایش]
گُردهِ
- شانه، دوش، کتف، پشت، بالای کمر.
- کلیه. ؛بر ~ی کسی سوار شدن کنایه از: اراده و اختیار او را به دست گرفتن.
صفت مرکب[ویرایش]
گِردهِ
- هر چیز گرد و مدور مانند نان.
زبان دیگر[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- بهاری
آوایش[ویرایش]
- /گَردِ/
اسم[ویرایش]
- طعم گَس.
- چئوخ گردِ بُ، گئوتِه گئوتِه.
- خیلی گَسه، بردار بردار.
- چئوخ گردِ بُ، گئوتِه گئوتِه.
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- حیدری ملایری، م. فرهنگ ریشه شناختی اخترشناسی و اخترفیزیک، ۲۰۰۵