گمار

از ویکی‌واژه

(~.)

(اِ

فارسی[ویرایش]

  1. گمارنده.

گُمار :(gomar) در گویش گنابادی یعنی گماشتن ، مسئول قرار دادن ، مراقب و نگهبان کردن

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(گُ)

اسم[ویرایش]

  1. جای ناآشنا، به ویژه در جنگل انبوه که موجب گمراه شدن شخص شود.
  2. نام طایفه ای در ایل بختیاری

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. چمچه، کفگیر بزرگ.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

==فارسی (گویش نیشابوری)

اسم[ویرایش]

  1. نوبت چوپانی

تلفظ[ویرایش]

  1. Gomar