گچ
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /گَچ/
اسم
[ویرایش]گَچ
- نوعی از خاک که پس از استخراج از معدن به کوره میبرند و حرارت میدهند تا تبدیل به گچ شود.
- (عامیانه): کندذهن، ناتوان از فهم و شعور.
زبان دیگر
[ویرایش]- بهاری
قید
[ویرایش]گِچ
- برو، حرکت کن، گذر کن.
متردافها
[ویرایش]واژههای مشتق شده
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین