cast

انگلیسی

فعل

1. بازیگرهای در یه فیلم، اجرا، یا نمایش. مثال: After the final performance the director threw a party for the cast (پس از اجرای نهایی، کارگردان یه مهمانی برای بازیگرها تدارک دید).
2. تاباندن نور یا سایه افکندن در یه جهت خاص. مثال: The moon cast a white light into the room (ماه نور سفیدی درون اتاق تاباند).
3. [برنامه‌نویسی] تبدیل نوع-داده.

برگردان

ترجمه
بازیگر تاباندن، انداختن، افکندن،