ییم
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- اوستایی
آوایش
[ویرایش]- /یَی/یِم/
- /یِی/یِم/
اسم خاص
[ویرایش]ییم
- (ادیان): از پهلوانان مورد تکریم هند و اروپایی که زرتشت به آن لعنت میفرستد.
- یَیِم در گویش بهاری مورد پسند من یا آنچه مورد پسند من است؛ اما یِیِم به معنی بخورم، صبر کن تا تناول کنم تعبیر میشود.
جستارهای وابسته
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]*نویسه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- تاریخ ماد:(ص۳۵۶) ISBN 964-445-106-6