پرش به محتوا

hibernate

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

فعل

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/m در خط 4121: attempt to call field '?' (a nil value).

  1. (فعل لازم) سپری کردن زمستان در بی‌هوشی.
  2. (فعل لازم) (رایانش) وارد شدن به حالت انتظار که انرژی را بدون از دست دادن اطلاعات حافظه، ذخیره می‌کند.
    Your computer hibernates after it has been idle for the specified amount of time.‎

برگردان‌ها

[ویرایش]