index

از ویکی‌واژه

انگلیسی[ویرایش]

فعل[ویرایش]

index (سوم شخص مفرد حال ساده index، حال استمراری es، گذشته ساده و گذشته استمراری indexed)

  1. آماده‌کردن یه فهرست (نمایه) برای یه کتاب یا مجموعه، یا سازمان‌دهی اطلاعات در یه فهرست (نمایه):
    Our computer indexes several thousand new records every second.

اسم[ویرایش]

index (جمع indexes)

  1. یه فهرست الفبایی، که در پایان یه کتاب برای نمودن صفحه‌ی یه موضوع، نام، و غیره چاپ شود:
    Try looking up "heart disease" in the index.

برگردان[ویرایش]