پرش به محتوا

mature

از ویکی‌واژه

انگلیسی

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/m در خط 4121: attempt to call field '?' (a nil value).

  1. کسی که رفتارهایش همانند کسانی است که به‌خوبی رشد احساسی کرده‌اند:
    He's very mature for his age.

فعل

[ویرایش]

خطای لوآ در پودمان:languages/data/3/m در خط 4121: attempt to call field '?' (a nil value).

  1. رشد کردن ذهنی و احساسی و مسئولانه رفتار کردن:
    He matured a lot while he was in college.

برگردان

[ویرایش]
ترجمه