پرش به محتوا

با

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • پهلوی

آوایش

[ویرایش]
  • /با/

حرف اضافه

[ویرایش]

با

  1. همراه، در مقابل، در ازای، بعلاوه‌ی، درباره‌ی، نسبت به.
  2. برای عطف می‌آید و به‌جای «و» می‌نشیند.
  3. در اول مصدرهای عربی می‌آید و صفت می‌سازد: بااطلاع، بامعرفت.
  4. برای همراهی چند چیز یا چند کس باهم به‌کار می‌رود.
  5. در اول اسم می‌آید و صفت می‌سازد: باهنر.

اسم

[ویرایش]
  1. (غذا): شوربا.

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • بهاری

اسم

[ویرایش]
  1. گاهی بجای باخ به معنی نگاه کن، توجه داشته باش، صرف می‌گردد. نگاه.

زبان دیگر

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • کردی

اسم

[ویرایش]
  1. باد


برای همراهی چندچیز یا کس باهم به‌کار می‌رود

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن