بلغور
ظاهر
فارسی
[ویرایش](بَ یا بُ)
ریشه شناسی
فارسی
اسم
[ویرایش]- گندم نیم کوفته.
- آشی که از گندم مذکور پزند.
- سخنان درهم برهم.
- هر چیز درهم شکسته.
- بلغور واژه ای فارسی است که بصورت بورغل نیز تلفظ می شود . این واژه به شکل پیلگوری از فارسی وارد زبان یونانی شده است .واژه نامه نیشانیان که به عنوان منبع ذکر کرده ایدریشه این واژه را فارسی نوشته است و همچنین نوشته که شباهت این واژه به بوغو تصادفی می باشد .
بِلْغُوْر :(belghowr) در گویش گنابادی گندم خرد شده و چند نیم شده ، نام یکی از حلیم های محلی گناباد است که با بلغور درست میشور و به حلیم بلغور معروف میباشد.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- واژه نامه نیشانیان
برگردانها
[ویرایش]- انگلیسی
- frumenty