پرش به محتوا

تنبل

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /تَنبَل/

صفت

[ویرایش]

تنبل

  1. آنکه بی‌هیچ دلیلی تن بکار نمی‌دهد؛ کاهل، تن‌پرور.
  2. ویژگی دانش‌آموزی که در خواندن درس و یا انجام تکالیف درسی، کوتاهی و سستی می‌کند.
  3. (شاهنامه): مکر، حیلن، افسون، جادو.

ریشه شناسی۲

[ویرایش]

صفت

[ویرایش]

تِنبَل

  1. کوتاه قد.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن