تون
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /تون/
اسم
[ویرایش]تون
- جایی حفره مانند در زیر خزانه آبگرم حمامهایی قدیمی برای سوخت، آتشدان حمام. گلخن.
- تون ممکن است در زبان معیار باستان به کون تعبیر میشده است. آلتون، خاتون، کارتون.
- (جانوری): ماهی، ماهیتُن.
نامجا
[ویرایش]- شهری باستانی در جنوب خراسان. طون.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس