پرش به محتوا

خو

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه شناسی

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • [خِو]

اسم

[ویرایش]

خو

  1. خوی، سرشت.
  2. علف هرز.
  3. خُوْ: در گویش گنابادی یعنی خواب ، خوابیدن ، خم کردن ، ترس
  4. هر گیاه که خود را به درخت پیچد.
  5. اخلاق، منش، طرز رفتار، عادت.

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین