رسمی
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /رَسمی/
صفت
[ویرایش]رسمی
- مطابق قانون و عرف اداری، معمول، متداول.
قید
[ویرایش]- خشک، به صورت جدی و برابر با مقررات. مقابل خودمانی، دوستانه.
مترادفها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین