ریش
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]اسم
[ویرایش]- جراحت، زخم.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
ریشهشناسی
[ویرایش]- موهای صورت مردان.
- موی بلندی که بر چانه و زیر چانه برخی جانوران میروید. ؛ ~ گرو گذاشتن (کن.)
تعهد اخلاقی سپردن. ؛ ~ و قیچی را به دست کسی دادن (کن.)
در کاری به کسی اختیار کامل دادن. ؛ به ~ کسی خندیدن (کن.)
- او را مسخره کردن.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
اسم
[ویرایش]خطای اسکریپتی: تابع «template_categorize» وجود ندارد.ریش (جمع ریشها)
برگردانها
[ویرایش]- ایتالیایی
اسم
[ویرایش]- انگلیسی
- whiskery