سور
ظاهر
فارسی
[ویرایش]سور همان جشن و مهمانی و شادی ایرانی و برابر سورپرایز لاتین است و در هر دو واژه شادی و خوشحالی از بابت اتفاقی را شامل میشود همچنین در چهارشنبه سوری اریایی نیز باری دیگر واژه را میبینیم بیشک ریشه کهن در زبان های پهلوی و سانسکریت دارد.
گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشهشناسی
[ویرایش]- پهلوی
آوایش
[ویرایش]- /سور/
اسم
[ویرایش]سور
- (جمع): اسوار، سیران؛ جشن، ضیافت، عروسی، در شاهنامه میهمانی و پذیرایی ولی تعابیر دیگری هم دارد.
- بریدی یکی راه دشوار و دور ..... خریدی چنین رنج ما را به سور (شاهنامه)
- سُوْر: در گویش گنابادی یعنی ناآرام، وحشی، آماده به فرار، غیر اهلی، سرکش.
- دیوار گرداگرد شهر، حصار.
زبان دیگر
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- بهاری
اسم
[ویرایش]سور
- (قدیم): فعل راندن، حرکت دادن اسب، الاغ، گاری، ارابه و در زمان حاضر دوچرخه، موتورسیکلت، ماشین و غیره.
- ماشینه دالِه دالِه سور گِسْسه.
- اتومبیل را عقب عقب بران بَره.
––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمهها | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه: ISBN 964-5566-35-5