عارف
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /عارِف/
صفت
[ویرایش]عارف
- (تصوف): آنکه از راه ریاضت و تهذیبنفْس و تفکر، به معرفت خداوند دست مییابد. آنکه نسبت به چیزی آگاهی دارد.
- شناسنده، دانا، آگاه، دانشمند.
- خداشناس.
متردافها
[ویرایش]––––
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن