عیان
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /عَ/یان/
اسم
[ویرایش],عیان
- یقین در دیدار و مشاهده. دیدار.
صفت
[ویرایش]عیان
- واضح، آشکار، هویدا.
- به چشم دیدن. بهطور روشن و واضح، آشکارا.
- (تصوف): کسب یقین از راه دیدار و مشاهده.
قید
[ویرایش]- ظاهر، آشکار.
زبان دیگر
[ویرایش]- بهاری
- اشاره به سوختن چیزی مثل چوب همراه با تعجب.
- اشاره به فرد یا خانه بغلدستی همراه با تعجب.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن