محور

(مِ وَ)

فارسی

ریشه‌شناسی

• عربی

اسم

1. تیر چرخ که چرخ دور آن می‌گردد.
2. خط فرضی که یک سر آن در قطب شمال و سر دیگرش در قطب جنوب است و زمین حرکت وضعی خود را دور آن انجام می‌دهد.

منابع

• فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها

انگلیسی: axis انگلیسی: axle

انگلیسی

rachis

• pedestal
• mandril
• mandrel
• hinge
• axle
• axis
• y axis
• x axis
• trunnion
• shaft
• pivot
• linchpin
• forelock
• drive shaft
• crank
• camshaft
• uniaxial
• sympodium
• postaxial
• axile
• adductive
• adaxial
• ackermanaxle
• turn
• slue
• orthotropic
• preaxial
• pawl
• adductor
• planet wheel
• pin
• abscise
• precession
• precess
• wheelbase
• inflexed