نفر
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- /نَفَر/
اسم[ویرایش]
نفر
- واحد شمار انسان، شتر، نخل.
- نفر ممکن است در زبان معیار باستان به دو جزء نه - فَر قابل تجزیه باشد، و کنایه از فردی غیره نژاد پری بوده است.
- (گفتگو): پرسنل، کارمند، کس، فرد. گروه، گروه مردم.
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین