انسان
فارسی[ویرایش]
اِ
ریشهشناسی[ویرایش]
در فارسی به معنی مفرد یک تن از مردمان است که ریشه در زبان اوستایی دارد و از واژه اوستایی انیسان به معنی داستان فراموش شده گرفته شده است در عربی برگرفته شده از نسیان به معنی کسی که فراموش میکند و هم از واژه انس به معنی کسی که انس یافته است میباشد که اصل این واژه در فارسی از زبان اوستایی و در عربی از زبان آشوری میباشد
این واژه از اساس پارسى و پهلوى ست و اعراب آن را از واژه پهلوىِ اَنْشُتَ/اَنشُتان Anshota/Anshotan به معنى بشر ، آدم ، انسان برداشته معرب نموده و ساخته اند: الأنسان ، انساییة ، انسانیّ . . . !!! این واژه برخلاف ادعاى اربان که براى هرواژه ى اقتباسى
ریشه تراشى میکنند! از ریشه نَسَىَ و نسیان ( فراموشى ) نیست! و با هیچ وزن تازى همخوانى ندارد! پس انسان واژه اى پارسى ست و نیازى به برابرسازى برایش نیست : انسانى Ensani ، انسانایش Ensanayesh ( پهلوى - پارسى - پیشنهادى: انسان + آیش ( آمدن ) : انسانیت ، چو انسان آمدن ) دیگر
همتایان آن در پارسى اینهاست: پومانPuman ( پهلوى: انسان ، بشر ، آدم ) ، دوپادDopad ( پهلوى: انسان، بشرِ دوپا ) ، مَرْت Mart ( پهلوى: انسان، آدم، مرد - مرتیهْ Martih : انسانیت ، آدمیت، مردى ) ، مَشیه - مَشیگ - میشا - مَهْرِه Mashieh - Mahreh - Mashig - Misha ( پهلوى: آدم ،
حضرت آدم ، بشر ، نخستین انسان - مشیانه / مَهرانه Mashianeh - Mahraneh : حضرت حوا ، آدم ، بشر ، نخستین انسانِ زن ) ، کیومرس Kiumars ( پهلوى : در اوستا گیَه مَرِتَن : یعنى تنى که زندگى میکند و میمیرد: حضرت آدم ، آدم ، بشر ) ، منوژا Manuzha ( سانسکریت: منوجَ : آدم
، آدم نخست ) ، جانتو Jantu ( سانسکریت: انسان، بشر ) ، مانوشیا Manushia ( سانسکریت: انسان، بشر ) ، مارتیا Martiya ( اوستا: انسان ، بشر ، مرد ) ، مانو Mano ( سانسکریت: انسان - بشر ) ، ماناپ Manap ( سانسکریت: ماناوَ: انسان، بشر )
اسم[ویرایش]
- مردم مفرد مردمان، آدمیزاد، آدمی، انس، بشر، آدم، ناس.
- (زیستشناسی) جانداری از راست پستانداران با ده انگشت کارساز، که روی دو پا راه میرود و به سبب داشتن مغز پیشرفته قادر به سخن گفتن و اندیشیدن است.
- شخص؛ فرد.
منابع .https://abadis.ir/fatofa/%D8%A7%D9%86%D8%B3%D8%A7%D9%86/
جمع[ویرایش]
برگردانها[ویرایش]
|