ارشک

از ویکی‌واژه
کمانداری از پارت همراه با ملکه، مکشوف از نیسا

فارسی[ویرایش]

ریشه‌ لغت[ویرایش]

  • پهلوی
جستجو در ویکی‌پدیا ویکی‌پدیا مقاله‌ای دربارهٔ ارشک دارد

آوایش[ویرایش]

  • /اَرْشَک/

اسم[ویرایش]

ارشک

  1. نام مردانه ایرانی.
  2. نخستین پادشاه اشکانی.
    اشک یا اسک ممکن است برگرفته از نام اسکیت‌ها (سکاها) باشد.[۱]
  3. زلال، پاک. راستی، درستی. پاکی، پارسایی. رشک، غیرت. عشق، علاقه. پهلوان، قهرمان. شكاننده، نفوذ كننده. بلندبالا، محترم.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

پانویس[ویرایش]

  1. ابن هشام کلبی اشکانیان را اسکیان خوانده است. اشک در متون کهن به شکل اشغ، اشق، و عسک هم نوشته شده. واژه اشک به دلیل پیوستگی عمیق با آئین مهر به عشق تبدیل شده که مذهب عشق در آثار عرفای ایران از آن برآمده است.